بهترین وبلاگ |
|||
![]() سه شنبه 31 خرداد 1390برچسب:, :: 12:55 :: نويسنده : خلیج فارس
دقیقه استنطاق شدم دیروز (یکشنبه) قرار بود به کمیته فنی بروم. من فکر میکردم اولین نفر باید باشم ولی آخرین نفر بودم. وقتی رفتم، دیر شده بود. انگار حمید درخشان دیر به نشست رفته بود. نماینده دایی هم به همین خاطر، دیرتر به جلسه رسید و تا به من رسید تقریباً شب شد. من به جلسه رفتم و 90 دقیقه سؤال و جواب کردند. بحث هم کاملاً جدی بود. مثل یک مصاحبه کاری جدی. آنجا راجع به برنامههایم حرف زدم. نیروهایی که میخواهم، چه بازیکنانی میخواهم، چه بازیکنانی از تیممان جدا میشوند. اینکه اردوها کجا باشند و تیم به چه چیزهایی نیاز دارد. من برنامه کاریام را گفتم و از کارم دفاع کردم. فکر میکنم تقریباً برای همه چیز هم، ریز به ریز برنامه داشتم. میشل هنکه کماسمی است؟ اولاً باید بگویم من نگفتم یک دستیار سرشناستر از کروش میآورم اما برای آوردن مربی با گزینهای به توافق رسیده بودیم که از نظر اسمی و جایگاهی شرایطی مشابه با کروش داشت. گزینه ما میشل هنکه بود. دستیار اوتمار هیتسفلد در بایرن مونیخ که در تمام موفقیتهایش در کنار او بود. او کم کسی برای خودش نیست. من از طریق یک ایجنت با این مربی به توافق رسیده بودم. درباره مسائل مالی، حرفی با او نزده بودم. بحثش اما چیز عجیب و غریبی نبود که عملی نشود. لیست پیشنهادی من من پرسپولیس را در این فصل دیده بودم و به نظرم برای ترمیم تیم در یکسری از پستها نیاز به بازیکن بود. برای همین در چند پست و در هر پست اسم دو یا سه نفر را گذاشتیم. در پست دروازهبانی، هافبک دفاعی، سمت چپ، هافبک میانی و مهاجم بازیکنانی را میخواستم که اسمشان را در لیست خرید گذاشتم. لیستم هم در هر پست اولویتبندی داشت چون در این لیگ واقعاً سخت است که یک تیم بتواند همه بازیکنانی را که میخواهد جذب کند. کریمی در لیستم بود نه فقط برای پرسپولیس حتی برای شاهین میگویند استیلی از 5 ماه قبل با کریمی برای پرسپولیس حرف زده. مگر میشود با کریمی 5 ماه پیش بسته باشم؟ گاهی وقتها حرفهایی که میگفتند، مرا آزار میداد. آن موقع من در شاهین بوشهر بودم و همه حواسم جمع این بود تا بتوانیم شرایطمان را تغییر بدهیم. میگفتند من به آلمان رفتم و علی را دیدم اما اصلاً این حرفها وجود خارجی نداشت. من در این مدت آلمان نرفتم و فقط بوشهر بودم. البته علی همیشه بازیکن مورد علاقهام بوده. من بعد از سالها کار در پرسپولیس، خوشبختانه شیوه کار با بازیکنان بزرگ دستم آمده است. وقتی به شاهین رفتم هم علی را میخواستم. حتی وقتی از استیل جدا شد، گفتم بیا اما او دنبال شرایط دیگری بود و رفت به آلمان. وقتی در استیلآذین بودیم رفاقتی نزدیک با هم داشتیم و در فصلی که برای من بازی کرد، دیدید که ستاره تیم بود و عملکرد فوقالعادهای از خود به نمایش گذاشت. به نظرم هر بازیکنی «لم» خودش را دارد. علی بازیکنی است که اگر با او صادق باشی، خیلی راحت کار میکند. وقتی یک بازیکن بزرگ و لیدر است باید به او مسئولیت بدهی. او همیشه نفر اول بود و من سعی میکردم از این تواناییاش نهایت استفاده را ببرم. علی تنها بازیکن ایران است که الان در این سن هم حرفهای کار میکند. اولین نفر میآید تمرین و شاید گاهی دیرتر از همه میرود. او سحرخیز است و شبها هم زود میخوابد. این فاکتورهاست که روی فرم نگهاش میدارد. الان دیدید که بعد برگشت از آلمان چقدر متناسب شده. کریمی با دایی هم در پرسپولیس میماند من معتقدم علی کریمی با علی دایی هم در پرسپولیس کار میکند چون او به این دلیل جذب شد که در لیست هر سه گزینه مربیگری تیم وجود داشت. اصلاً به همین خاطر بود که کاشانی جذبش کرد. علی درست است که با همه ما رفاقت دارد اما مهمتر از این رفاقت، عشق به پرسپولیس است که باعث میشود او در تیم بماند. او الان شرایط بدنی آمادهای دارد و انگیزهاش هم بالاست تا بیاید و بتواند بهترین بازیهایش را در تیم به نمایش بگذارد. فرقی هم ندارد که چه کسی سرمربی تیم باشد. او این کار را به عشق مردم انجام میدهد. فقط یک نفر گفت ریسک نکن در این مدتی که وارد بازی ارائه برنامه برای مربیگری پرسپولیس شدم، فقط یکی از دوستانم گفت این کار را نکن. او میگفت قرار است همه کادر مدیریتی تیم عوض شوند و در این صورت حتی اگر انتخاب شوی، 24 ساعت هم در تیم ماندگار نخواهی بود. میگفت نرو و انصراف بده اما من گفتم نمیشود که بخواهی وارد آب بشوی و توقعت این باشد که خیس نمیشوی. وقتی آدم ریگی در کفشش نیست، از هر اتفاقی که بیفتد هراسی نخواهد داشت. چرا گفتم 350 میلیون میخواهم؟ روز 24 خرداد از باشگاه فکسی برایم فرستادند. همان روزی که قرار شد از مربیان مختلف برای حضور در تیم برنامه بگیرند، زنگ زدند و گفتند لیستی برای انتخاب مربی هست که باید برایت فکس کنیم و شما در برنامهتان، این نکات را بنویسید. من شماره فکس اقوامم را دادم و آنها فکس را فرستادند. به ما گفته بودند برنامههایتان را بنویسید. اینکه نیروهای اجرایی، کادر فنی، بازیکن و رقم قرارداد. مورد نظرتان میخواهید به چه صورتی باشد. من بخش رقم قراردادم را آن روز خالی گذاشتم چون اصلاً اهل بحث مالی نیستم. حتی برای سال قبل که به شاهین هم رفتم، خودشان بحث مالی را مطرح کردند، نه من. اما دو روز قبل، به من گفتند رقمت چقدر است؟ حتماً باید این گزینه را هم پر کنی. من گفتم درباره پول با شاهینیها هم حرف نزدم، اینجا که پرسپولیس است. گفتم سقف قراردادتان هرچه باشد، همان را قبول دارم. چون به این تیم مدیون هستم. رقم قراردادم سال قبل بیشتر از این بود و همین امسال هم پیشنهادهایی خیلی بالاتر از این رقم داشتم اما بحث پرسپولیس برایم با چیزهای دیگر فرق داشت. واقعا نمی دانم اگر دایی نیامد چه کنم؟ من فکر می کنم دایی می ماند و تیم را اداره می کند اما نمی دانم اگر او در 12 ساعت نیامد چه اتفاقی می افتد. به نظر شما چه کار باید بکنم؟ شما که دوستانم هستید بگویید قبول کنم یا نکنم. از یک طرف می دانم پذیرش این سمت چه مسئولیت سختی است. از یک طرف هم دغدغه هواداران تیم را دارم. واقعا نمی دانم اگر او نیامد چه کار باید بکنم. گندهتر از علی پروین که نیستیم ؛ او مگر از تیم نرفت؟ راستش الان اگر بگویم شاید باورتان نشود اما بعد از اینکه گفتند حمید مربی نیست، دو رکعت نماز شکر خواندم. برای اینکه گفتم راحت شدم. باری از روی دوشم برداشته شد. واقعاً ناراحت نیستم که انتخاب نشدم. از اینکه علی دایی را انتخاب کردند، اصلاً دلخور نیستم. من به خاطر هواداران بود که وارد این بازی شدم ولی میگویم این قدر ارزش ندارد که برای فوتبال بخواهیم با هم برخورد کنیم یا توهین آمیز حرف بزنیم. هیچ کدام از ما که گندهتر از علی پروین نیستیم. او با این همه افتخاری که برای تیم آورد، از تیم رفت، ما که به او نمیرسیم. دیگر هیچ وقت وارد این بازی نمیشوم من دوست ندارم اینجوری در پرسپولیس باشم. اینکه میگویند دوستی با کاشانی باعث شده اسمم مطرح شود چون با کاشانی هستم، آزارم میدهد. جرم که نکردم با کسی دوست شدم. دوست دارم روزی برسد که بگویند استیلی به خاطر تواناییاش سرمربی پرسپولیس شد. من در زندگیام با خیلیها رفاقت کردم اما هیچ وقت انتظار نداشتم همان رفتاری که با آنها میکنم، با من داشته باشند. همیشه در سختیها کنار دوستانم بودم حتی اگر آنها این کار را برایم نکنند. الان اما دیگر چنین ریسکی را نمیکنم. دیگر هیچ وقت تا قبل از اینکه انتخابم کنند، برنامه کاری نمیدهم. فکر میکنم منطقی هم نبود که در یک رفراندوم انتخابی شرکت کنیم. من این کار را این بار به عشق پرسپولیس و هواداران کردم اما دیگر این کار را تکرار نمیکنم. نمیتوانم بگویم از دایی دلگیر نیستم در این مدت علی دایی چیزهایی دربارهام گفت که حاصل ذهنیت غلطی بود که برایش ساختند. چیزهایی به او گفته بودند که ارتباطی به من پیدا نمیکرد. اینکه مرزبان زنگ زده به کعبی یکی از آنها بود. بعد از این حرفها کعبی به من زنگ زد. پرسیدم ماجرا چه بوده و گفت: «مرزبان به او زنگ زده و گفته منتظرش باشد. نه حرفی از استیلی زده و نه پرسپولیس.» یا درباره بحث بیژن طاحونی، او از دوستان من است اما همدیگر را سالی یکبار هم نمیبینیم. راستش این حرفها که مطرح شد، ناراحتم کرد. خیلی خوب نیست که بر اساس شنیدهها به کسی تهمت بزنیم. من حتی جوابی هم به این حرفها ندادم چون اصلاً دلیلی نمیدیدم که بخواهم جوابی بدهم به چیزهایی که حقیقت نداشتند. الان اما به خاطر این مسائل، نمیتوانم بگویم از دست علی دایی ناراحت نیستم. حتماً اگر خودش را هم از نزدیک ببینم سر این مسائل از او گله میکنم. من در دو سال گذشته با حشمت مهاجرانی کار کردم. او بزرگ فوتبال ماست. بد نیست درباره من و اخلاقم از او بپرسید. حتماً برنامه دایی بهتر بوده که انتخاب شده من برنامه علی دایی را ندیدم. خودم برنامه جامعی را نوشته بودم. حتماً برنامهها و آیتمهایی داشته که بهتر بوده و انتخاب شده است. به هر حال یکسری آیتمهایی وجود داشته که سه نفر از پیشکسوتان تیم به آنها امتیاز دادهاند و فکر میکنم حتماً شرایط طوری بوده که فاکتورهای مورد نظرشان در برنامه علی دایی بیشتر بوده و بر همین اساس هم او انتخاب شده است. امیدوارم که او موفق باشد و این موفقیت بستگی به فاکتورهای مختلفی دارد. اینکه تیم چطور بسته شود و... نظرات شما عزیزان:
آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
![]() |
|||
![]() |